خاطره ها
پنج شنبه 26 مرداد 1391برچسب:طلاق,طنز, :: 23:30 :: نويسنده : من وشما

 

پنج شنبه 26 مرداد 1391برچسب:, :: 19:21 :: نويسنده : من وشما

  تکیه بر جنگل پشت سر 

روبروي دريا هستم

آنچنانم كه نمي دانم در كجاي دنيا هستم

حال دريا آرام و آبي است

حال جنگل سبز سبز است

مابقی در ادامه مطلب...



ادامه مطلب ...
پنج شنبه 26 مرداد 1391برچسب:, :: 16:13 :: نويسنده : من وشما

 

پنج شنبه 26 مرداد 1391برچسب:, :: 16:0 :: نويسنده : من وشما

 

مابقی در ادامه مطلب....



ادامه مطلب ...
پنج شنبه 26 مرداد 1391برچسب:, :: 13:17 :: نويسنده : من وشما

شنیدی میگن شیردل داشته باش ، خود شیر هم باشی کاری نمیتونی کنی 

 

پنج شنبه 26 مرداد 1391برچسب:, :: 13:1 :: نويسنده : من وشما

 

 زن گرفتم شدم اي دوست به دام زن اسير … من گرفتم تو نگير

چه اسيري كه ز دنيا شده ام يكسره سير … من گرفتم تو نگير

بود يك وقت مرا با رفقا گردش و سير … ياد آن روز بخير

مابقی در ادامه مطلب...



ادامه مطلب ...
پنج شنبه 26 مرداد 1391برچسب:, :: 11:26 :: نويسنده : من وشما

 

جمشید بیا ببین عرفان چه نوشته!
این کاغذ را روی میزش دیدم، فکر کنم دیشب نوشته.
خدای خوبم سلام.
بازهم من هستم و تو، تنهای تنها. اما این دفعه واقعا دارم از تنهایی می ترسم.

مابقی در ادامه مطلب...



ادامه مطلب ...
چهار شنبه 25 مرداد 1391برچسب:, :: 19:0 :: نويسنده : من وشما

 همان‌طور که می‌دانید ازدواج بر سه قسم است: ازدواج موقت، ازدواج دائم و ازدواج دانشجویی!!

در این نوشتار می‌خواهیم راه‌های یک ازدواج موفق دانشجویی را مورد بررسی قرار دهیم.

ازدواج دانشجویی از سه کلمه‌ی ازدواج + دانشجو + یی تشکیل شده است!!

در لغت‌نامه این کلمات این گونه تفسیر شده است:



ادامه مطلب ...
چهار شنبه 25 مرداد 1391برچسب:, :: 18:19 :: نويسنده : من وشما

یک روز آفتابی، خرگوشی خارج از لانه خود به جدیت هرچه تمام در حال تایپ بود. در همین حین، یک روباه او را دید.

روباه: خرگوش داری چیکار می‌کنی؟

خرگوش: دارم پایان نامه می‌نویسم.

روباه: جالبه، حالا موضوع پایان نامت چی هست؟

خرگوش: من در مورد اینکه یک خرگوش چطور می تونه یک روباه رو بخوره، دارم مطلب می‌نویسم.

روباه: احمقانه است، هر کسی می‌دونه که خرگوش ها، روباه نمی‌خورند.
 

مابقی در ادامه مطلب....



ادامه مطلب ...
چهار شنبه 25 مرداد 1391برچسب:, :: 17:39 :: نويسنده : من وشما

 

خاطرات را باید سطل سطل 

از چاه زندگی بیرون کشید!

خاطرات نه سر دارند و نه ته

بی هوا می آیند تا خفه ات کنند

می رسند...

گاهی وسط یک فکر

گاهی وسط یک خیابان

سردت می کنند،داغت می کنند

رگ خوابت را بلدند،زمینت می زنند

خاطرات تمام نمی شوند ... تمامت می کنند

 




<-PollName->

<-PollItems->

آمار وبلاگ:
 

بازدید امروز : 124
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 124
بازدید ماه : 393
بازدید کل : 60183
تعداد مطالب : 139
تعداد نظرات : 43
تعداد آنلاین : 1



برای نمایش تصاویر گالری كلیك كنید


دریافت كد گالری عكس در وب