خاطره ها آخرین مطالب
چهار شنبه 25 مرداد 1391برچسب:, :: 18:19 :: نويسنده : من وشما
یک روز آفتابی، خرگوشی خارج از لانه خود به جدیت هرچه تمام در حال تایپ بود. در همین حین، یک روباه او را دید. روباه: خرگوش داری چیکار میکنی؟ خرگوش: دارم پایان نامه مینویسم. روباه: جالبه، حالا موضوع پایان نامت چی هست؟ خرگوش: من در مورد اینکه یک خرگوش چطور می تونه یک روباه رو بخوره، دارم مطلب مینویسم. روباه: احمقانه است، هر کسی میدونه که خرگوش ها، روباه نمیخورند. مابقی در ادامه مطلب.... ادامه مطلب ... چهار شنبه 25 مرداد 1391برچسب:, :: 17:16 :: نويسنده : من وشما
به نظر من مشکل عمیق تر از این حرفا است مابقی در ادامه مطلب... ادامه مطلب ... سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:تنفسی در غیب, :: 16:45 :: نويسنده : من وشما
بعد از هفت سال خیلی از جزئیات را فراموش کرده ام ... حالا که به هوش آمده به ندرت حرف می زند و بیشتر توی خودش است.شبِ روز اولی که به هوش آمده بود وقتی داشت می خوابید بالای سرش بودم؛ گفت: مرا برای سحری بیدار کنید! با این جمله مرا برد به همان روز حادثه ... مابقی در ادامه مطلب... ادامه مطلب ...
عرفان را خدا دوباره به ما داد. ادامه مطلب ... حوصله هیچ کس را ندارم. حتی خودم! ادامه مطلب ... |
||
![]() |